آموزش

کودکان استثنایی

آموزش

کودکان استثنایی

موسیقی درمانی ( قسمت اول )

 

مقدمه :

           رشته موسیقی درمانی در حقیقت یکی از شاخه های علوم درمانی است که در آن «موسیقی درمان گر» (music therapist) مانند پزشک که از دارو یا وسایل جراحی استفاده می کند از موسیقی و فعالیتهای گوناگون همراه با موسیفی به عنوان ابزار درمانی استفاده می نماید.

موسیقی درمانگر چه کسی است ؟  موسیقی درمانگر فرد تعلیم دیده ای است که قادربه اجرای برنامه های متنوع در ارتباط با  تمرین های درمانی می باشد. تعلیم مذکور شامل روانشناسی ، فیزیولوژی ، علوم تربیتی ، رشد ، مشاوره ، مهارتهای موسیقی و اجرای موسیقی در این عرصه ها است . موسیقی درمانی در جستجوی ایجاد فرصت هایی برای ابراز خود و ایجاد خوشبینی به رشد فردی است .

موسیقی درمانگر باید آمادگی مواجهه با نیاز های بیمار ، خانواده و اطرافیان وی را داشته باشد .     

هدف موسیقی درمانگر تلفیق هنر و علم است در جهت توانایی زندگی بخشیدن به اشخاص که دارای معلولیت ذهنی ، جسمی ،  عاطفی و فکری می باشند . موسیقی درمانگر باید دارای فکری خلاق باشد .

 

آموزش موسیقی درمانی و موسیقی درمانی کودکان استثنائی

برای شناخت بهتر موسیقی درمانی و درک اهمیت و تأثیر آن، باید انعکاس فعالیتها و نتایج عینی آن را از نزدیک تجربه کنیم و ببینیم چگونه انگیزه ها، حرکات، رفتار و افکار افراد با مشکلات گوناگون به سادگی برانگیخته می شوند و در جهت اهداف درمانی هدایت می گردند.

کودکان استثنایی به موسیقی علاقه دارند. خصوصاً اگر دریابند که می توانند با تمرینهای ساده و سازهای آسان آهنگهایی را بنوازند و آواز بخوانند، علاقه و همکاری آنها فوق العاده می شود.

روش آموزش موسیقی کودکان استثنایی تفاوت چندانی با روش آموزش کودکان عادی ندارد. تنها در مواردی بر حسب شرایط ذهنی کودک مقدار آموزش کمتر و روند آن آهسته تر خواهد بود. و برای کودکانی که دچار نقیصه یا معلولیت حسی  یا حرکتی هستند ، از وسایل  کمک آموزشی رایج  که  بیشتر در دروس  دیگر آنها  را به  کار می رود ،  استفاده   می شود.

برای آموزش موسیقی به کودکان استثنایی چند نکته اساسی وجود دارد که لازم است مد نظر قرار گیرند :

-  نخست توان هوشی و شرایط ذهنی کودک و دوم محدودیتهای حسی و حرکتی آنها. میزان هوش کودک در فراگیری موسیقی نقش مهمی دارد. از این رو در میان کودکان استثنایی و مشکل دار، کودکان عقب مانده ذهنی به خاطر هوش پایین تر، با سرعت کمتر و در مدتی طولانی تر می آموزند.

برای مثال کودکان عقب مانده تربیت پذیر که بهره هوشی آنها بین 30 تا 50 است، معمولاً نمی توانند دروس موسیقی را به طور منسجم فرا گیرند. آنها می توانند آوازها و ترانه های کوتاهی را در حد فاصله سوم کوچک حداکثر حدفاصل دو خط حامل بیاموزند.

همچنین قادرند که فعالیتهای ریتمیک گوناگونی را با سازهای کوبی مانند طبل، سه گوش، خاشخاشک، دقک بنوازند، حرکات خود را با ریتم آن هماهنگ سازند و نیز تلاش کنند تا با آهنگهای ساده ریتم بگیرند. آموزش در همین سطح برای توانبخشی آنان بسیار ارزنده است و در مهارتهای حرکتی و جنب و جوش آنها تأثیر فوق العاده ای دارد. اما کودکان عقب مانده آموزش پذیر با بهره هوشی بین 50 تا 70 می توانند دروس موسیقی را به طور منسجم و برنامه ریزی شده بیاموزند و مرحله به مرحله پیش روند.

علاقه فوق العاده کودکان عقب مانده ذهنی به فراگیری موسیقی راه آموزش آنها را هموار و مربی را به تدریس علاقمند می سازد.

عقب ماندگان ذهنی

از برنامه های موسیقی درمانی برای سازگاری اجتماعی، ثبات عاطفی، کنترل شخصی، افزایش تمرکز، انگیزش، احساس ارزش شخصی، تقویت هماهنگی ماهیچه ها و تقویت مهارتهای خودیاری استفاده می شود. تنظیم برنامه ها به گونه ای است که به تقویت رفتار مطلوب در کودکان می انجامد.

نواختن سازهای مضرابی خانواده ارف (بلز، زیلوفون، طبل و ) تواناییهای کنترل حرکتی و هماهنگی چشم و دست کودکان عقب مانده را به طور فوق العاده ای تقویت می کند. حرکات موزیکال و موزون نیز در تخلیه هیجانی و شادمانی آنها مؤثر است. آنها با استفاده از ریتم می توانند حرکات مختلفی را بیاموزند، با آوازهای انتخابی اعضای بدن خود را بهتر بشناسند و از اندام خود تصور روشنی بیابند، و با کمک آواز توأم با عمل مفاهیم مختلف آموزشی را فراگیرند (مراحل متوالی امور مربوط به خودیاری مانند لباس پوشیدن، مسواک زدن، شستن دستها و یا مفاهیم درسی مانند رنگها، شماره ها، جهت یابی زمان و مکان و یا مفاهیم لغات). ریتم موسیقی به حافظه کودکان عقب مانده کمک می کند که مفاهیم و اعمال مرتبط با آن را سریع تر حفظ کنند. کافی است که کلام و یا عملی را ریتمیک کنیم و آن را با سازی ساده (مانند طبل و یا دایره زنگی و یا ارگ) هماهنگ سازیم : یادگیری مفهوم و عمل بسیار آسان می شود.

برای کودکان عقب مانده به خاطر دامنه توجه کوتاه و ضعف یادآوری بهتر است از اشعار و آهنگهای کوتاه استفاده شود تا بتوانند راحت تر به خاطر بسپارند. تقویت شنوایی کودکان عقب مانده از طریق بازیهای موزیکال که آنها را به جستجوی صدا، تشخیص و تفاوت اصوات و سازها تشویق می کند امکان پذیر است.

نواختن ساز، خواندن و حرکات ریتمیک نیز در کاهش گوشه گیری، افسردگی و پرخاشگری کودکان عقب مانده ذهنی مؤثر است. موسیقی انرژی آنها را در مطلوب ترین شکل به سازها، آوازها، بازیهای درمانی و تمرینهای هدفدار متوجه می سازد و به تدریج رفتار و مهارتهای مورد نظر را تقویت می کند.

در همنوازی و همخوانی گروهی کودکان عقب مانده می آموزند که چگونه در انجام کاری مشترک رفتار خود را کنترل کنند و سازگارتر عمل نمایند.

با نرمشهای ریتمیک می توان کنترل حرکات غیرارادی کودکان عقب مانده را که دچار اختلالات حرکتی هستند تقویت کرد و فشار عضلانی انقباضهای بدنی آنها را کاهش داد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد