گروههای استثنایی تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی:
1ـ دانشآموزان ناشنوا و نیمه شنوا:
الف) به فردی " دانشآموز ناشنوا " اطلاق میشود که با میزان باقیمانده شنوایی خود علی رغم استفاده از وسایل " کمک شنوایی " نتواند گفتار دیگران را از طریق حس شنوایی بشنود، به عبارت دیگر میزان ناتوانی حس شنوایی او 70 دسی بل یا بیشتر بوده ولذا از فراگیری پیرامون خود از طریق حس شنوایی محروم است.
ب) به فردی " دانش نیمه شنوا " اطلاق میشود که میزان باقیمانده شنوایی وی در حدی است که میتواند با استفاده از وسایل کمک شنوایی و برنامههای توانبخشی زبان و گفتار را از طریق کانال شنوایی کسب کند.
دانشآموزان ناشنوا در مقایسه با دانشآموزان نیمه شنوا دارای مشکلات کمتری هستند و در صورت تشخیص و مداخله به موقع در زمینه دریافت وسایل کمک شنیداری و برنامه توانبخشی قادر به تحصیل در کنار دانشآموزان عادی هستند.
هر اندازه درجه نقص شنوایی دانشآموزی کمتر باشد، به آموزش ویژه کمتر نیاز دارد.
2ـ دانشآموزان نابینا و نیمه بینا:
الف) به فردی " دانشآموز نابینا " اطلاق میشود که فاقد بینایی بوده و یا میزان باقیمانده بینایی او علی رغم استفاده از وسایل " کمک بینایی " به حدی کم و محدود باشد که آموزش وی از طریق روشهای آموزشی " خط بریل " صورت پذیرد حداکثر " حدت بینایی " اصلاح شده این گروه 200 / 20 کمتر بوده و یا زاویه دید آنها در بزرگترین قطر از 20 درجه بیشتر نیست.
این دانشآموزان نیاز به آموزش ویژه دارند؛ چرا که آموزش آنها باید از طریق سایر حواس انجام پذیرد.
ب) به فردی " دانشآموز نیمه بینا " اطلاق میشود که میزان باقیمانده بینایی او با استفاده از وسایل " کمک بینایی " به حدی کم و محدود است که قادر به استفاده از خطوط کتابهای عادی نبوده و برخورداری وی از آموزش و پرورش مستلزم استفاده از وسایل "کمک بینایی " مخصوص و یا کتابهای "درشت خط " باشد. حداکثر " حدت بینایی " اصلاح شده چنین دانشآموزانی از 200 / 20 بیشتر و از 70 /20 کمتر است.
3ـ کودکان و دانشآموزان کم توان ذهنی:
بهفردی " دانشآموز کم توان ذهنی " اطلاق میشودکه عملکرد عمومی هوشی اوبطور" معنیدار " یا قابل ملاحظهای پایینتر از میانگین باشد، و با مشکلاتی در رفتار سازشی توأم بوده و در دوران رشد پدیدار شده باشد. (بهره هوشی پایینتر از 70) کودکان کم توان ذهنی از نظر آموزشی به سه گروه " آموزشپذیر "، " تربیتپذیر " و "حمایتپذیر" تقسیم میشوند که سازمان آموزش و پرورش استثنایی مسؤولیت تعلیم و تربیت دانشآموزان کمتوانذهنی «آموزشپذیر» را بر عهده دارد.
4ـ دانشآموزان با اختلالات رفتاری:
به فردی " دانشآموز با اختلالات رفتاری " اطلاق میشود که علی رغم دارا بودن هوش مرزی و یا بالاتر، رفتار اجتماعی ـ عاطفی وی از حیث فراوانی، شدت، مداومت و شرایط ظهور، تفاوت معنی داری با رفتار افراد همسن خود داشته و این امر مانع استفاده از آموزش و پرورش عادی گردد.
5ـ دانشآموزان چند معلولیتی
به فردی " دانشآموز چند معلولیتی " اطلاق میشود که دارای دو یا چند مورد از انواع معلولیتهای ذهنی، شنوایی، بینایی و جسمی است، بطوریکه بدون استفاده از خدمات و آموزش ویژه قادر به استفاده از آموزش و پرورش متداول نباشد در این صورت به نسبت شدت مشکلات دانشآموزی، ممکن است وی به آموزش در خانه یا بیمارستان احتیاج داشته باشد. در موارد خفیف، دانشآموز که بیش از یک نقص دارد میتواند در کلاس ویژهای که بر مبنای ناتوانی اصلی او درنظرگرفتهمیشود،شرکتکند.
6ـ دانشآموزان معلول جسمی و حرکتی:
به فردی " دانشآموز معلول جسمی ـ حرکتی " اطلاق میشود که علی رغم برخورداری بهره هوشی فردی و یا بالاتر به علت مشکلات جسمی ـ حرکتی شدید، قادر به استفاده مؤثر از امکانات آموزشی مدارس عادی نباشد. اینگونه دانشآموزان، اگر ترک تحصیل نکنند ممکن است از نظر پیشرفت تحصیلی دچار عقب ماندگی نشوند، اما ناتوانی حرکتی گاهی در آنها مشکلات هیجانی مانند حساسیت بیش از حد و تحریک پذیری زیاد بوجود میآورد. روش آموزشی این دانشآموزان تفاوت چندانی با دیگر دانشآموزان ندارد اما تطبیق وضع فیزیکی مدرسه با موقعیت آنان را باید مد نظر داشت. فقدان نیروی حرکتی احتمالاً در رشد اجتماعی و نیز برقراری ارتباط با دیگران تأثیر منفی میگذارد. لذا پذیرش و قبول این دانشآموزان از طرف اطرافیان، همسالان و معلمها بسیار اهمیت دارد.
7ـ مبتلایان به ناتوانیهای یادگیری:
به فردی " دانشآموز با ناتوانیهای یادگیری خاص " اطلاق میشود که با وجود برخورداری از هوش طبیعی و نداشتن نقایص حسی، آسیبهای شدید مغزی و مشکلات شدید عاطفی ـ اجتماعی، قادر به بهرهگیری کامل از امکانات آموزش و پرورش عادی نبوده و در یک یا چند ماده درسی ضعف محسوس و مشهود داشته باشد. چهار بعد اساسی را در مورد این دانشآموزان باید در نظر گرفت که عبارتند از:
1ـ تفاوت میان عملکرد مورد انتظار و عملکرد واقعی یک کودک .
2ـ نشانههای رفتاری مربوط به ضعف و قوت موضوعهای تحصیلی و زبان در یادگیری .
3ـ وجود یا عدم وجود سایر مشکلات، چون ناشنوایی.
4ـ تمرکز یا نگرش پایه آنها درباره مشکل یادگیری .
توران خیراللهی
سرگروه آموزشی کودکان استثنایی
برگرفته از: سایت آموزش و پرورش استثنایی کل کشور